طلایه دار ظهور

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

اولین بوسه آل سعود بر تابوت خود!

28 اردیبهشت 1394 توسط زهرا

 

 





یادداشت:: عربستان یمن را مورد تجاوز قرار می دهد،آمریکا و هم پیمانان غربیش به همراه اسرائیل و برخی دول مرتجع عربی از این تجاوز آشکار حمایت می کنند و تمام قواعدبین المللی را زیر پا می گذارند .ماجرا چیست؟این سوال مهمی است که باید پاسخ داده شود.ائتلاف آمریکایی-صهیونیستی –عربی در فاصله چند ماه سه بار تشکیل می شود.

بار اول علیه بشار اسد و حکومت شیعی عراق بار دوم به ظاهر علیه داعش و این بار علیه یمن! آیا یمن کشور دیگری را مورد تجاوز قرار داده است؟ آیا امنیت منطقه ای و یا جهانی را به خطر انداخته است؟ آیا به سلاح هسته ای دست پیدا کرده است و می خواهد جهان را با تسلیحات هسته ای خود نابود کند؟آیا حقوق بشر را به خطر انداخته است؟ آیا به پایگاه تروریسم بین المللی تبدیل شده است؟ آیا مردم یمن تقاضای کمک کرده اند که از شرایط جدید نجات پیدا کنند؟ نه یمنی ها فقط علیه حکومت دیکتاتوری حاکم بر کشورشان انقلاب کره اند و می خواهند سرنوشت خودشان را رقم بزنند اما چرا به یکباره مورد تجاوز یک ائتلاف مرتجع قرار می گیرند؟

برای پاسخ به سوالات فوق باید به چند نکته مهم اشاره کرد:

 

۱-عربستان به عنوان رهبر این ائتلاف مرتجع مطرح است.این نکته تأمل بر انگیز ماجراست.

 

۲-اسرائیل در صف مقدم حملات هوایی علیه یمن قرار دارد.

 

۳-آمریکا و غرب که در حال مذاکرات هسته ای با ایران هستند از این تجاوز آشکار حمایت می کنند و بعضاً به طور مستقیم با عربستان همراه هستند.

 

۴-دولت های مرتجع عربی که از قیام های مردمی علیه سیستم سیاسی قبیله ای و مرتجع خود در هراس هستند حامیان و تشکیل دهندگان اصلی ائتلاف علیه یمن هستند.

 

۵-یمن یک کشور شیعی است و انصار الله به عنوان یک گروه انقلابی و خواهان حکومت اسلامی در مرکز تحولات یمن قرار دارد.

 

۶-یمن حامل موج دوم بیداری اسلامی است که دولت های مرتجع عرب برای فرار از آن با حمایت از داعش تلاش نمودند آن را به جنگ مذهبی بین شیعه و سنی تبدیل کنند.

 

۷- ائتلاف اول که علیه بشار اسد و دولت عراق تشکیل شده بود با شکست های پی درپی تروریسم تکفیری در عراق و سوریه شکست خورده است.

 

۸-ناکارآمدی ائتلاف دوم علیه داعش با مشخص شدن ماهیت این ائتلاف برای مردم منطقه

 

۹-تلاش های آمریکا، اسرائیل و متحدان عرب آن ها برای تضعیف جبهه مقاومت از جنگ سی و سه روزه اسرائیل علیه حزب الله وجنگ های ۸ روزه و ۵۱ روزه علیه غزه تا تقابل داعش با سوریه و عراق با شکست مواجه شده است.

 

۱۰-ایران در حال از سر گذراندن یک دوران نوین دیپلماسی در جهان و منطقه است که می تواند نقش جهانی و منطقه ای خود را گسترش دهد.

 

نتیجه موارد ده گانه فوق شکست فاحش عربستان و متحدین منطقه ای و فرا منطقه ای آن در برابر ایران و جبهه مقاومت حامی آن است. در واقع عربستان در دعوای منطقه ای خود با ایران که از اول انقلاب وارد یک فاز جدیدی شد راهبردهای گوناگونی را اتخاذ کرده است تا نقش ایران را به چالش بکشد. همراهی و مساعدت دلاری، جغرافیایی و تسلیحاتی صدام در برابرایران، قرار گرفتن در جبهه اسرائیل و آمریکا و تقابل با جبهه مقاومت مخالف اسرائیل، تلاش برای انحراف بیداری اسلامی، حمایت از تروریسم تکفیری در سوریه و عراق و … نتیجه این خطاهای استراتژیک شکست راهبردی عربستان وکاهش نقش منطقه ای آن و در مقابل افزایش نقش ایران در منطقه بوده است. جبهه مقاومت حامی ایران که عربستان به همراهی اسرائیل و آمریکا و سایر کنشگران مرتجع عربی به دنبال تضعیف آن بودند تا در نهایت ایران را تضعیف کنند وارد دوران نوینی از حیات سیاسی و نظامی خود شده است تا جایی که دامنه و گستره این جبهه به یمن که عربستان آن را حیات خلوت خود می داند رسیده است؛این یعنی این که جبهه مقاومت نه تنها تضعیف نشده است بلکه به مرزهای عربستان هم رسیده است.

 

نتیجه این مهم باز هم نشان دهنده نقش پر رنگ ایران در منطقه است، گروه ۱+۵ به عنوان قدرت های بزرگ جهانی بر سر میز مذاکره با ایران هستند تا به شکل مسالمت آمیز مسئله هسته ای ایران حل شود و این یعنی قدرت دیپلماسی ایران که می تواند شکست دیگری برای عربستان باشد چون اگر ایران در این مذاکرات موفق شود دیگر نمی توان با مطرح کردن ایران به عنوان تهدید منطقه ای از فشار قدرت های فرا منطقه ای بر آن استفاده نمود.

 

عربستان به جای همراهی با ایران و سایر کشورهایی اسلامی که در برابر اسرائیل قرار دارند تا کنون با اسرائیل همراهی نموده است در حالی که اسرائیل با شکست در جنگ های نیابتی نشان داد که نمی تواند متحد قدرتمندی برای عربستان باشد و از عربستان به عنوان ابزاری برای ایجاد تفرقه در بین کشورهای اسلامی استفاده می کند تا با شکاف در بین کشورهای اسلامی از پتانسیل مقاومت آن ها در برابر خود بکاهد.

 

شکست داعش و تروریسم تکفیری و افشای ماهیت ضد بشری و ضد اسلامی آن ها برای مردم منطقه و جهان از یک طرف، پتانسیل مقاومت در برابر نظام آل سعود در بین گروه های معترض در عربستان خصوصاً شیعیان این کشور، ساختار مرتجع، قبیله ای و غیر دموکراتیک سیاسی حاکم بر عربستان به همراه ایدئولوژی مذهبی واپسگرا و غیر جذاب حاکم بر این کشور باعث شده است تا آل سعود از ترس فرو ریختن نظام سیاسی خود به یک فرافکنی جدید دست بزند، آن ها برای فرار از مشکلات داخلی وقتی از جنگ شیعی –سنی که با حمایت از داعش به راه انداختند نتوانستند به نتایج مورد نظر خود برسند حال با تشکیل یک ائتلاف مرتجع و با تجاوز به یمن در حال دست و پا زدن هستند تا نقش منطقه ای خود را باز تولید نمایند و در برابر ایران دوباره قد علم کنند چون نمی توانند به زعم خودشان بپذیرند که ایران بعد از بیروت، دمشق و بغداد صنعا را به عنوان چهارمین پایتخت جهان عرب فتح کند.

 

این در حالی است که اقبال این کشورها به ایران نه به خاطر نظامی گری و یا استیلای نظامی ایران است بلکه دیپلماسی عمومی و همراهی واقعی و انسانی ایران با این کشورها باعث اقبال مردم این کشورها به سمت ایران شده است.

 

عربستان مانند اسرائیل از توافق ایران با ۱+۵ به وحشت افتاده است ودر شرایط کنونی با تجاوز به یمن و مقابله با انصار الله به عنوان یک گروه حامی ایران به دنبال تضعیف جایگاه ایران در مذاکرات با گروه ۱+۵ است. نکته قابل توجه در این شرایط این است که همان گونه که آمریکا با طناب صهیونیست ها به چاه عراق افتاد این بار عربستانی ها هم با همین طناب در باتلاق یمن افتاده اند، چون اسرائیل به دنبال گسترش دامنه جنگ بین مسلمان هاست تااز قبل درگیری مسلمان ها با هم امنیت خود را تأمین کند و هورا و هلهله سیاسی آن ها بعد از تجاوز عربستان به یمن ناشی از موفقیت این استراتژی است.

 

از طرف دیگر عربستان با این تجاوز ضمن این که باعث ایجاد حمیت جمعی در بین یمنی ها می شود زمینه برای تشکیل بسیج مردمی به سبک انقلاب اسلامی ایران، مانند آن چه در عراق و سوریه شکل گرفته است فراهم می کند و در صورت طولانی شدن جنگ با یمن این بسیج مردمی می توانند حتی زمینه جدایی استان های اسماعیله از عربستان که یمنی و زیدی نشین هستند را فراهم آورند و باعث تجزیه عربستان شوند.

 

کافی است جنگ با شلیک چند موشک به قلب ریاض و به سمت عرب های خوش پوش و خوش خوراک و تنبل حجازی ادامه یابد آن وقت تکلیف مردانی که تا کنون به جای اسلحه ساز و تنبک به دست گرفته اند در مقابل یمنی هایی که جنگجو هستند و به واسطه بافت قبیله ای حاکم بر زندگی آن ها در تمام خانه هایشان سلاح یافت می شود و مشق شبشان شلیک با اسلحه است مشخص شود!خطای راهبردی که عربستان با حمله به یمن مرتکب آن شده است در واقع اولین بوسه آل سعود بر تابوت خود است.

 

این تجاوز و همراهی مستقیم کشورهای غربی، مدعی حقوق بشر و دموکراسی با آن بار دیگر نشان داد که واقعاً و به قول خانم تاچر سازمان ملل فقط برای جهان سوم ساخته شده است.

 

وقتی خانم تاچر در جنگ فالکلند با این سؤال دوستان انگلیسیش مواجه شد که تجاوز ما به این جزایر مخالف قوانین سازمان ملل است گفت: ما سازمان ملل را برای جهان سوم ساخته ایم!

 

 

 

 نظر دهید »

آل سعود عابر بانک آمریکا و رژیم کودک کش صهیونیستی

28 اردیبهشت 1394 توسط زهرا



 

 

مردمان بی دفاع یمن قربانی طرح های توسعه طلبانه آمریکا و رژیم کودک کشی صهیونیست در خاورمیانه اند.

کشور یمن در جنوب غربی آسیا و در جنوب شبه جزیره عربستان واقع در خاورمیانه قرار گرفته و پایتخت آن کشور صنعا است، جمعیت یمن حدود ۲۳ میلیون و ۸۰۰ هزار نفر است و زبان رسمی آن عربی و واحد پول آن ریال یمن است.

 

یمن حدود ۵۲۷.۹۶۸ کیلومتر مربع وسعت دارد، دارای ۲ ساحل مهم است، ساحل غربی در کرانه دریای سرخ و ساحل جنوبی در کرانه دریای عرب و همچنین دارای ۲۰۰ جزیره است که مهمترین آنها جزایر سقطره در دریای عرب است، ۶۰ تا ۶۵ درصد مردم یمن مسلمان سنی و ۳۵ تا ۴۰ درصد شیعه هستند.

 

یمن کشوری عمدتا قبیله ای است و در بخش های کوهستانی شمال کشور حدود ۴۰۰ قبیله زیدی وجود دارد و بخشی از یمن ها ایرانی تبار هستند، کشور یمن دارای ۲۱ استان است.

 

دلایل اصلی حمله به یمن، نگرانی عربستان و مصر و آمریکا و رژیم کودک کش صهیونیست، ناشی از چند ضرورت عمده برای آن کشورهاست:

 

۱- درگیر کردن کشورهای مسلمان خاورمیانه با همدیگر برای تثبیت امنیت رژیم صهیونیستی و فراموش شدن نهضت فلسطین و بیت المقدس به عنوان اولین قبله مسلمین .

 

۲- ایجاد بحران و آشوب در منطقه خاورمیانه به منظور تثبیت حضور دائمی آمریکا جهت سلطه و توسعه طلبی در منطقه.

 

۳- عربستان و مصر و بحرین و … به دلیل مشکلات داخلی ناشی از اعتراضات شاهزادگان و اخوانی ها و توده های مردمی و مهار آتشفشانی که در درون جامعه عربستان و مصر و بحرین و … فوران کرده، به منظور ایجاد دوباره وحدت ملی از طریق درگیری نظامی با حمله به یمن مظلوم و بی دفاع و کشتن زنان و کودکان با سلاح های اجاره ای از آمریکا و رژیم صهیونیستی دست به این اقدام ضد انسانی زده اند.

 

۴- هارمونی در سیاست خارجی آمریکا و عربستان با اقدامات ضد و نقیض از طریق قدرت نمایی و بحران آفرینی در منطقه.

 

۵- ایجاد بحران در منطقه با حمله یمن به منظور فریب افکار عمومی برای حفظ ارتش سری آمریکا و عربستان یعنی گروهک تروریستی داعش.

 

۶- ضرورت رفع نگرانی های امنیتی رژیم صهیونیستی در منطقه و رژیم های مرتجع عربی و عربستان.

 

۷- مهار قدرت روز افزون ایران در منطقه ژئوپلتیک و ژئو استراتژیک خاورمیانه.

 

۸- عربستان و حاکمان آل سعود عابر بانک آمریکا و رژیم کودک کش صهیونیستی می باشند.

 

هزینه نبردهای ۳۳ روزه حزب الله لبنان و ۲۲ روزه و ۵۱ روزه حماس با ارتش رژیم صهیونیست و هزینه جنگ های افغانستان و عراق و حضور دائمی ارتش آمریکا در خاورمیانه توسط حاکمان آل سعود، تهیه و تامین می شود.

 

۹- شاهزادگان تن پرور و نازک نارنجی آل سعود مدیر اطاق جنگ و طراح مدیریت حمله به یمن نیستند، بلکه آمریکا و رژیم صهیونیستی مدیران و فرماندهان اصلی طراحان جنگ به فقیر ترین کشور یعنی یمن می باشند.

 

 

 

 نظر دهید »

شهدا بار جنگ نرم را هم به دوش کشیدند

23 اردیبهشت 1394 توسط زهرا

 

 



برای ما که کم و بیش در دانشگاه کار فرهنگی (به قول خودمان تشکیلاتی) انجام میدادیم همیشه برایمان یک آرمان بود که در دانشگاه یک فضای معنوی ایجاد شود که به قول رفقا هم این وری ها هم اون وری ها در این فضا شریک باشند و دیگر این ور و اون وری وجود نداشته باشد و همه یک ور باشیم، این ور و اُون ور یکی شدن شده بود آرمان بچه ها که بهشم میگفتند جذب حداکثری، این آرمان و قله ماند تا اینکه خبر دفن شهدای گمنام در دانشگاه پیچید این جا بود دیدیم که این وری ها و اون وری ها با هم دارند یه چیزهایی را میگن تا به خودمان اومدیم دیدم بابا اصلا این ور و اون وری دیگه وجود نداره همه یک ور شدن حول شهدای گمنام …

از کتاب های خاطرات جبهه خوانده بودم  شب های عملیات که می شده و بچه ها به خط می زدند بعضی ها که به قول بچه ها نور بالا می زدند این پلاک های شناسایی شون  را دور می انداختند وبعد به خط میزدند برای من سوال شده بود آخر چرا این کار را انجام می دهند؟ کلی هم با خودم فکر می کردم و آخرش به جواب درست درمانی نمی رسیدم …

 

گذشت و گذشت تا چشم باز کردیم دیدیم وسط معرکه گیر کردیم از همه مرزها دشمن رسیده بغل گوشمون و یکی یکی داریم تلفات میدیم و  خودمون هم شدیم جانباز (به قول رفقا جانباز جنگ نرم ) البته توی جنگ نرم وقتی از دشمن بخوری دیگه بدبخت شدی چون هم این ور از دست دادی هم اون ور و دیگه  وا ویلاست.

 

خوب بچه های این ور که حالا کلاسشون هم رفته بالا و همه درجه ی افسریشون را مستقیم از آقا،  فرمانده کل قوا گرفتند را هم که دیگه نمیشه جمعشون کرد بعضی وقت ها یک تنه به خط میزنند واون وقت ها هم که خورشید از مغرب طلوع می کنه تازه  میفهمند که بابا باید تشکیلاتی شد و بعدش به خط زد بالاخره جنگ هس دیگه حلوا که پخش نمی کنند اما اینجا هر چه که باشی چه افسر چه سرباز صفر احتیاج به مهمات داری خوب اون وریها که از چپ و راست داره مهمات بهشون میرسه مونده این ور، این ور وقتی به خط زدی میفهمی که بابا مهمات نداری ! حالا چطوری مهمات به دست بیاری قصه از اینجا شروع میشه…

 

ای بابا حالا وسط معرکه کی حال داره بره دنبال مهمات اونم وقتی مهماتت از جنس فرهنگ باشه! آقا کتاب بخونیم ، فیلم ، مستند آموزش ببینیم… نه بابا حوصله نداریم پس چکار کنیم ؟

 

توی همین گیر و دارا هستیم یه هو خبر میرسه از جبهه های قدیم یه شهید گمنام پیدا شده فردا تشیع جنازش هس تازه میفهمی نکنه یه خبرهایی هس ما بی خبریم گمنام چیه ؟ فرزند روح الله کیه ؟ کربلای ۵ دیگه چیه ؟

 

به سوال اول که میخوای جواب بدی میفهمی بابا اصن عجب نور بالایی بودن این رفیق ها ! دمشون گرم بریم ببینیم این روح الله با اینها چکار کرده؟ تو همین احوالات هستیم رفقایی که تیزتر از ما هسن و آنتنشون هم به فرماندهی وصله یواشکی تو گوشمون میگن که “آب در کوزه و ما تشنه لبان می گردیم ” همه چی اینجاست مهمات اگه میخوای اینجاست ، اصن میدونی آقا میگه اینجا گنج تمام نشدونی هس که میشه به همه بچه ها مهمات رسوند میگم راست میگی ها دیدم چقدر بوی مهمات میاد ها پرید وسط حرفم و گفت : تازه کجاش را دیدی اینا یک نوع مهمات که نیستند همه چیه ن از شیر مرغ تا جون آدمی زاد تازه همین ها نه تنها فقط دفاع می کردند  به قول روح الله به جهان هم صادر می کردند. چی را ؟ انقلابشون را .چطور ؟۳۳  روز را که یادته ؟

 

تازه کم کم معادلات ذهنم داشت حل میشد حالا می فهمیم چرا بچه ها شب های عملیات طوری پرواز میکردند که درست بعد از یه ۳۰  سال  یه گوشه بچه های تفحس پیدا شون کنند بیارن اینجا ، انگار بچه ها می دیدند یه هم چین روزی را ! سیمشون به بالا بدجور وصله بوده ، چهار تیکه استخونی که ازشون مونده و میاد کل معادلات جنگ نرم را بهم میرزه جنگ باخته ما را تبدیل به پیروزی میکنه!  حالا کمکم داره برام اثبات میشه چطوری با دست خالی با همه کفر جنگیدن آخه بعد از ۳۶ سال استخون هاشون این طوری قافیه را عوض میکنه وای به اون روزی که این استخون ها سالم بودن و جون داشتند.

 

ابراهیم جعفری

 

 

 

 

 نظر دهید »

فرهنگ استکبارستیزی و دشمن‌شناسی برگرفته از اندیشه و عمل امام (ره) است

23 اردیبهشت 1394 توسط زهرا

 

 

دشمن شناسی و استکبار ستیزی از مهمترین عناصر فرهنگ و تمدن درحیات اجتماعی اسلام است.

جاودانگی و استمرار این اندیشه ، بیش از هر چیز مرهون سعی و تلاش رادمردان، بزرگان و فرزانگانی است که با همت والای خویش گام در این راه نهادند و همچون نوری در دنیای ظلمانی، جوامع بشری را هدایتگری کردند و مردم را به قسط و عدالت، سعادت و آزادی و استقلال فراخواندند.

امام خمینی خود یکی از این دشمن ستیزان آگاه و بلند آوازه بودند که با تکیه بر روح ذلت ناپذیری و ستم ستیزی فریاد «هیهات من الذله» را که برگرفته از اسلام ناب محمدی (ص) بود سردادند و این فریاد که از عمق ایمان او نشأت می گرفت لرزه بر پیکره ی  بیگانگان و بیگانه پرستان افکند.

از کلام و کلماتش کرامت می بارید و مشعل امید را در دلهای سرد و فسرده بر می افروخت و همچون اکسیری ناب مس دلها را مبدل به طلای خالص می ساخت و نهیبش صاعقه ای بود برای نوکران استکبار و حرکتش حرکتی پر از جوشش بود و توکل و تقوایش بارقه ای بود برای جذب عدالت جویان و رسانیدن آنان به ساحل نجات.

امام (ره) رهبری الهی بود که جز به رسالت الهی خود فکر نمی کرد، در راستای این رسالت، اندیشه و عملی ضد استکباری داشت و سازشکاری نمی کرد و به قول شهید دکتر فتحی شقاقی، امام خمینی (ره) ابرمردی بود که از هیچکس نمی هراسید و چنانچه تمامی مردم بر ضد او مجتمع می شدند، تزلزلی در روحیه اش ایجاد نمی شد.

چنین رهبر ضد استکباری، سازش ناپذیر و قاطعی در مبارزات آزادی بخش ملل محروم و تحت ستم، راهی نوین ارائه داد والگوی مبارزاتی او الگویی جدید برای آزادی خواهان جهان اعم از مسلمانان و غیر مسلمانان بود.

ایشان در طول مبارزات خویش، خصوصاً در دوران خیزش سراسری منتهی به پیروزی انقلاب همواره شاخصه های مهمی چون؛ شعور سیاسی، دشمن شناسی و استقلال را سرلوحه عمل خود قرار داده بود و به عنوان یک چهره ی شاخص و یک رهبر قاطع که در تاریخ مبارزات سیاسی ایران و جهان کم نظیر بود نمایان گشت؛ چنان که همه به این امر اذعان داشته و به آن اعتراف می کردند.

لوسین ژرژ، خبرنگار روزنامه ی فرانسوی لوموند در همین رابطه می گوید: «آیت الله عزمی راسخ و کامل دارد و درصدد قبول هیچ گونه مصالحه ای نیست؛ مصمم است که در مبارزه ی خود علیه شاه تا پایان پیش برود». و برژینسکی مشاور امنیت ملی کارتر، در کمال سرافکندگی از شکست استراتژی های نو به نو آمریکا، اعتراف می کند که: « «امام»خمینی یک انسان سازش ناپذیر است» بدون تردید، این خصیصه امام از ضروریات حرکت تکاملی انقلاب و از جمله مختصات فرد و نظام اجتماعی مطلوب مورد نظر ایشان است که در هر برهه ای از زمان مقتضیات خاص خود را دارد و در هر عرصه ای ،شاخصه های مربوط به خود را می طلبد.

از این رو شناخت ماهیت دشمنان خدا که دشمنان خلق اند، ستیزگی مداوم با آنها و هوشیاری در برابر توطئه های آنان و به دوستی نگرفتن و عدم اعتماد و وابستگی و کمک نگرفتن از آنهاست.

امام خمینی (ره) همواره با تکیه بر اسلام و آیات قرآنی در هر شرایط مناسبی به روشنگری می پرداخت و با بر ملا ساختن اهداف شوم دشمنان، مردم را به داشتن شعور سیاسی و روحیه ی مسئولیت پذیری رهنمون می شد و بیان می داشت که؛ هدف اسلام، استقلال وطن و طرد دست نشاندگان اسرائیل و اتحاد با دولتهای اسلامی است؛ ما مسئول حفظ اسلام هستیم؛ این تکلیف از مهترین تکالیف شرعی است حتی از نماز هم مهمتر است؛این تکلیفی است که شایسته است در راهش خون ها ریخته شود.

آن پیر فرزانه در بخش دیگری از رهنمودهای خویش با محور قرار دادن آگاهی سیاسی و دشمن شناسی، بر وجود خودباوری و استقلال فکری تأکید داشته و آن را عامل مؤثری در جهت قطع ایادی شرق و غرب و دستیابی به حاکمیت و استقلال همه جانبه و در تمام شئون می دانستند و در سخنان خود می فرمایند: …. مطمئن باشید اگر ما از نظر فکری مستقل باشیم هیچ کس و هیچ قدرتی نمی تواند به ما ضرر بزند.

از دیدگاه امام خمینی (ره) وابستگی فکری و فرهنگی از موانع استقلال بوده و زدودن مظاهر فرهنگی غرب مهمترین عامل خودباوری به حساب می آید. خودباوری و استقلال فکری در اندیشه ی امام شرط اول استقلال است و از این روست، که خودباوری در دانشگاهها را شرط رشد می دانند و بر این نکته تأکید می ورزند که دانشگاه باید در خدمت رفع وابستگی فکری باشد و عمده این است که افکار ملت از وابستگی به قدرتهای بزرگ آزاد گردد و اگر افکار آزاد شد و باورمان آمد که می توانیم، خواهیم توانست؛ چرا که باور به توانایی، ما را توانا خواهد کرد.

بنابراین باید عزممان را جزم کنیم که پیش اجنبی دست دراز نکنیم که عمده، شرافت انسانی است. البته ملتی که بخواهد سر پای خود بایستد و خود به اداره ی کشور بپردازد در درجه ی اول لازم است بیدار شود.

امام (ره) در برخورد با بیگانگان این نکته مهم را اصل و اساس سیاست خود قرار می دهند که آنها مرز استقلال و آزادی ما را جز عدول از همه ی هویتها و ارزشهای معنوی و الهی مان نمی شناسند. خودباختگی در اندیشه ی امام سر منشأ همه گرفتاریها است و امام چاره ی اساسی آن را در اندیشه ی بازگشت به خویشتن و فرهنگ اصیل اسلام می دانند و امام در حقیقت جستجوگر استقلالی است که در پرتو فرهنگ غنی اسلام، با خروج از غرب زدگی و رسیدن به مرز خودباوری به دست می آید.

از این رو فرهنگ استکبار ستیزی و داشتن شعور سیاسی، دشمن شناسی و استقلال را که برگرفته از اندیشه و عمل امام راحل مان است، باید سرلوحه افکار و اعمال خود در مقابله با دشمنان و سلطه جویان قرار دهیم و همواره درصدد دفاع از شرف و اقتدار ملی خود برآئیم.

 

 نظر دهید »

تقابل فرهنگی زن مسلمان و زن فمنیسم

23 اردیبهشت 1394 توسط زهرا

در عصر کنونی زنان به عنوان بردگان جنسی خرید و فروش می شوند و هرچه ظاهر و جسمشان زیباتر باشد گران قیمت ترند، لذا به جهت اینکه مورد توجه نظام برده داری و برده داران مدرن قرار گیرند باید متحمل همه گونه سختی اعم از جسمی و روحی شوند تا ظاهر خود را برای بالا رفتن قیمت مطلوبتر سازند، جراحی های زیبایی، رژیم های لاغری افراطی، ولنگاری در پوشش و افراط در آرایش همه و همه وسیله ای برای خرید و فروش بهتر زن در جهان کنونی است.

زن امروز با نام ظاهر فریب آزادی، تمام زیبایی های خود را در معرض نگاه و سوء استفاده ارزان رهگذران و تماشاچیان ژورنال های مد و تئاتر و سینما قرار داده و به بهای اندک خود را در اختیار هر هوسران و عیاشی به نسبت تمولش قرار می دهد، در حالیکه در گذشته تنها با  شریک زندگی اش، زیبایی های جسمی و روحی خود را تقسیم می نمود و مورد تکریم و قداست در مقام همسری و مادری نیز قرار می گرفت.

اما اکنون گردانندگان صنعت تجارت جنسی، جسم آنان را تحت عنوان آزادی تسلط بر جسم؛ در اختیار هر کسی قرار می دهند.  آیا زنان از این بردگی مدرن عاصی و خسته نشده اند؟

خانم دایان پاسنو نویسنده کتاب “فمینیسم رمز و راز زنانگی یا اشتباه”می گوید: “فمینیسم در آمریکا تلاش می کند تا با تأکید بر اهمیت دور نمودن زنان از نقش های سنتی خویش مانند ازدواج و مادر شدن، تعریف تازه ای از زن ارائه نماید نقش مادری را که وظیفه ای طبیعی است، اکنون به صورت امری نامشروع درآورده و زنان برای انتخاب آن تحت فشار زیادی هستند. به عبارت بهتر ازدواج و مادری از نظر فمینیست ها مغایر با طبیعت حقیقی زن تلقی می گردد.”

این نقدها خبر از عصیان زن قرن بیست و یکم از بردگی جنسی و بازگشت به فطرت خویش می دهد، او با زبان بی زبانی فریاد می زند که اگر فمینیسم در ریشه اش با انگیزه مقابله با ستم مردان بر زنان تحقق یافته است و ۸ مارس بعنوان سمبل حق خواهی زنان ستم دیده مالی از سرمایه داری غرب است اکنون راه را به خطا رفته و هنوز پس از گذشت چندین دهه نه تنها زنان جهان فقیرتر و نیازمندتر به مردان شده اند، بلکه در گذشته اگر تنها نیروی کار خود را ارزان در اختیار مردان قرار می دادند اکنون شرافت زنانه و عفت خویش را به نام آزادی در اختیار هر رابطه غیر قانونمندی قرار می دهند.

درفرهنگ اسلامی به دلیل وجود بنیادهای متافیزیکی و معنوی زن حامل پیام جدیدی است از معنویت دینی و نمادی از بهشت معنوی و خاستگاه سعادت اخروی انسان، عامل تعالی اخلاق، امنیت اجتماعی، سلامت نسل، تحکیم خانواده، و تربیت دینی است.

چنین زنی هرگز تفسیر اومانیستی و زن محورانه از خود، عالم و جهان ندارد بلکه بر اساس جهان بینی و ایدئولوژی توحیدی، در حجاب و عفافی که نشان از سلامت و کرامت اوست مکمل مرد و آرامبخش روان اوست.

این زن؛ تشابه حقوقی را نه تنها نشان عزت و کرامت خود، بلکه عامل هبوط اخلاقی و وهن ساحت زنانگی خویش می داند زیرا در تفسیر زنانه از هویت خویش است که می تواند حیاتی معنا دار، بالنده، قابل ضمانت و سعادتمند داشته باشد.

بر اساس این نگاه دینی و این تفسیر است که بنیان های فرهنگی نگرش های فمینیستی در تقابل با آن است و نگاه مادی گرایانه آنان به زن را نه تنها عامل شکوفایی و خوش بختی نمی داند بلکه فی النفسه مضر و عامل هبوط هستند.

در این نگاه جدید، در واقع تفسیرهای متافیزیکی از هستی انسان و در بعد زنانه، از زن است که در آن، انسان تعلق ماهوی به عالم معنا،سرشت الهی، عفت، آزادی معنوی و پذیرش الهیات و حیانی دارد و عملا راهگشای انسان به سوی شکوفایی هدایت و سعادت است.

این ندا و نگاه جدید به زن که بازگشت به دستورات انبیاء الهی است در عین اینکه زن را همسر و مادر می داند برای او نقش های علمی، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی نیز قائل است و این نقش آفرینی را در چارچوب های تعریف شده و در جایگاهی کمال یافته می خواهد.

ارزش زن در این نگاه به شخصیت علمی، سیاسی، اجتماعی و… اوست، نه به جسمش. جسم او در حریم و حرمت است و شخصیت اوست که مورد ارزیابی و ارتقاء قرار می گیرد. او سرمایه علمی و توانائی های اجتماعی، آموزشی خود را برای پیشبرد جامعه مصروف می نماید و در ازای آن مانند هر انسانی و هر مردی ما به ازایی مادی به عنوان دستمزد دریافت می کند تا چرخ زندگی را در کنار همسرش راحت تر به حرکت درآورد و کانون پر مهری برای فرزندان خویش پدید آورند و سازنده نسلی برتر باشند.

 نظر دهید »
  • 1
  • 2
خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

طلایه دار ظهور

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • جهادومقاومت
  • اجتماعی
  • سیاسی
  • خانواده
  • حجاب و عفاف
  • طوفان جاهلیت

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس